گریه شیطان در روز عاشورا

 
پـدر آیـت الله سیـد مـحـمـدتـقـی مـدرسـی نـقـل مـی کـنـد: عـصـر عـاشـورای سـال ۶۱ هـجـری ، شـیـطـانـک هـا  دیـدنـد کـه ابـلـیـس سـرکـرده ی آنـان ، بـه سـر و صـورت مـی زنـد و مـی گـریـد گـفـتـنـد: امـروز کـه تـو بـایــد خـوشـحـال بـاشـی از چـه رو پـریـشـانـی و گـریـان؟

گـفـت: اشـتـبـاه بـزرگـی کـردم کـه ایـن جـمـاعـت را واداشـتـم کـه حـسـیـن را بـکـشـنـد گـفـتـنـد:چـطـور؟ مـگـر تـو نـمـی خــواسـتـی ایـن جـمـع بـه ظـاهـر مـسـلـمـان ، راهــی جـهـنـم شـونـد؟ و مـگـر نـشـدنـد؟

گـفـت:چـرا چـنـیـن شـد ولـی از ایـن نـکـتـه غـفـلـت کـرده بـودم کـه بـا ایـن کـار ، بـاب رحـمـت الـهـی بـه روی مـردم بـاز مـی شـود هـرکـس بـه نـحـوی خـود را در دسـتگـاه امـام حـسـیـن [علیه السلام] جـای مـی دهـد و از شـفـاعـت او بـهـره مـنـد مـی گـردد.

=obj1 codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=6,0,40,0
height=51 hspace=-7 width=831 align=middle vspace=-5 border=0
classid=clsid:D27CDB6E-AE6D-11CF-96B8-444553540000>http://fatemi.persiangig.com/mehr/doayefaraj.swf"> NAME="Src" VALUE="http://fatemi.persiangig.com/mehr/doayefaraj.swf"> NAME="WMode" VALUE="Window">
                http://fatemi.persiangig.com/mehr/doayefaraj.swf
"
pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer"
type="application/x-shockwave-flash" name="obj1" width="770" height="51"
quality="High" scale="ExactFit">

از میان همه ی جوی ها که همراه همه ی رودها به دریا سرازیر می شوند ، جوی کوچکی هم

بود که هیچ میل سرازیر شدن به دریا را نداشت !

وقتی سایر جوی ها از او پرسیدند : چرا ؟ گفت : هر چند در مقابل عظمت دریا بس ناچیز و

خوارم ، اما من گمنامی گم نشده را بیشتر از شهرت گم شده دوست دارم

سرخ پوست پیری برای کودکش از حقایق زندگی چنین می گفت :

در وجود هر انسانی همیشه مبارزه ای جریان دارد ، مانند مبارزه ی دو گرگ که یکی از گرگها

سمبل بدیها مثل حسد ، غرور ، تکبر و خود خواهی است و دیگری سمبل مهربانی ، عشق ،

امید و حقیقت . سخنان پدر ، کودک را به فکر فرو برد ، تا اینکه پرسید : پدر ! کدام گرگ پیروز

می شود ؟

پدر بزرگ لبخندی زد و گفت : گرگی که تو به آن غذا می دهی !



بگذار جهانی را دیوانه کند مویت

خورشید رها باشد در سایه ی ابرویت

هی مست بیاویزد شب باد به دامانت

چون ساقه ی نیلوفر پیچیده به بازویت

برف تن تبدارت هر بار که بنشیند

بیچاره شود باران بی چتری گیسویت

لب های اناری را پاییز نمی فهمد

دستان زمستانی در حسرت لیمویت

معجون عسل زهر است اهریمن چشمانت

یا قهوه ی قاجاری در بوسه ی اخمویت

تکلیف همه روشن می شد به نفس هایت

آتش که بسوزاند ته لهجه ی جادویت

آرامش دنیا را رویات به هم می زد 

یک لحظه در آغوش و پایان هیاهویت                          

 

 

 

  زهرا رسول زاده

مرگ

...نمي دانم پس از مرگم چه خواهد شد...نمي خواهم بدانم كوزه گراز خاك اندامم چه خواهد ساخت ...ولي بسيار مشتاقم...كه ازخاك گلويم سوتكي سازد...گلويم سوتكي باشد به دست كودكي گستاخ وبازي گوش...

 

تاكه پي درپي دم گرم خويش را بر گلويم سخت بفشارد ...

وسراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد...

تا بدين سان بشكند دائم سكوت مرگبارم را............!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دكتر شريعتي

امام حسین ع

حسین ع بیشتراز آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش ،زخم های تنش را نشانمان دادندو بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.

دکتر شریعتی

درون گرايانه

سرمايه هاي هردلي حرف هايي است كه براي گفتن دارد!!!

مردم

از تنهايي به ميان مردم ميگريزم وازمردم به تنهايي پناه مي برم!!!

دكترشريعتي

هنر

فرياد را همه مي شنوند هنر واقعي شنيدنصداي سكوت است

بني لام

بنولام

بنولام از قبایل بسیار کهن و بزرگ عرب است . آنان پشتی از قوم شهیر و معروف بنوطی ء و از نسل بن لام تکاثر یافته اند . ابن سعید در این مورد می گوید:

«بنولام از مدیته تا منطقه ی جبلین طی ء ساکن بودند به گفته ی حمدانی , پانان تابع امارت بنوربیعه , از عرب شام بوده اند سلسله نسب "لام" جد اعلای بنولام چنین است: لام پسر عمروپسر طریف پسر عمرو پسر ثمامه پسر مالک پسر جدعاء پسر ذهل پسر رومان, پسر خارجه پسرسعد پسر قطره پسر طی ء . نسل لاک از سوی پسرش حارثه امتداد وتداوم یافت » حارثه چهار فرزند داشت :اوس, کندی , مسروق و عنود.

لام

|

حارثه

\-------------------------|------------------------|------------------------/

اوس کندی میروق عنود

|

\ /

ود توب

| |

جذیمه حارثه

| |

غراب غنم

|

\ /

سلسله عصر

|

عمرو

\ /

سلسله دغش

|

افلت

|

عدی

اهم عشایر بتولام را به ترتیب ذیل نام برده اند:

آل فضل, آل علی , بنووهم, بنوحصین, بنوهنی, بنوتیم, بنو هرماس, بنوصخر, بنوسواده, وبنوشبل(1)

عشایر بنولام در کشورهای مصر, سوریه, فلسطین, حجاز, یمن, عراق , ایران و...پراکنده اند. از جمله تیره های بنولام یکی الظفیر نام دارد که گویا از آل مغیره نسبت می برند , و به زیر تیره های نام برده ذیل تقسم می شود:

1- الضمده , 2-آل عسکر, 3-السوطه, 4-ضویحی, 5-السعدیه(آل عاصم). ریاست آل ظفر در خاندان های آل سویط و آل ضویحی ارثی است(1).

اصل بنولام از سرزمین یمن بود . سپس در اثر شکست سد مارب به حجاز آمده وپس از طرد بنواسد از کوه های اجا وسلمی , بر آن ها تسلط یافته و به نام خود جبلی طی ء نامیده اند . تاریخ کهن این قبیله مشحون از حوادث مربوط و متعلق به آن است . یکی از قبایل بتوطی که در فاصله ی زمانی پیش از بنولام کوچ کرده بود , قبیله شمر است . بنولام در کشور عراق در نواحی اطراف دجله بزرگ سکونت دارند و از شان ومنزلت مهمی برخوردارند . از آنجایی که بنولام غالبا بصورت بدوی می زیستند و به پرورش اغنام و احشام می پرداختند لذا در ماه های اول سال برای استفاده از چراگاه های دشت های میان سوسنگرد و شوش به این منطقه می آمدند بدین جهت بسیاری از عشایر دیگر همراه بنولام به دشت آزادگان می آمدند; اما نام بنولام بر همه ی عشایر اطلاق می شده است.

بنولام با توجه به نحوه زندگی , دارای جنگجویان سرسخت وسوارکاران توانا وآزموده بود . اما به تدریج که به سوی شهر نشینی و اسکان پیش رفته اند آن اهمیت و قدرت موثر را از دست دادند .

سرزمین های واقع بیت قرنه و کناره ی شرقی دیالی تا نزدیکی بغداد زیر سلطه این قبیله بوده است.

تیره های این قبیله .

الف , آل نصیری : خاندان روسای قبیله اند که از نیای خود نصیری بن حافظ بن براک متفرق شده وبنابر مشهور , از قضول بنونسب می برند

1- الطعان , 2-المعلی, 3- آل عبدالشاه , 4-عبدالخان همه این تیره های از نظر اجدادی به نصیری بن حافظ می پیوندند .

*********عبدالخان که به "اخوت نایفه " معروفند خودستایی می کنند, در منطقه خیر آباد (میناو) خوزستان اقامت دارند ریاست آن هم اکنون در دست ------------ حاج حسن پسر حاج علوان --------است اخیرا بیت علوان به بخش علوان(الوان), از طوابع شهر شوش تبدیل یافته و ادارات بخش در همین محل استقرار یافته اند...